زنی از جنس حریر روزگاری دور دختری بود شاد و سرحال از انرژی حالا همون دختر مینوسد از روزگارش و روزانه هاش با دید زنی آروم و شیرین ولی....
|
گویند امیری به شاهزاده گفت : من عاشق تو هستم. شاهزاده پاسخ داد زیباتر از من خواهرم هست که پشت سر تو ایستاده است. امیر به عقب برگشت و هیچکس را ندید. شاهزاده گفت: تو عاشق نیستی عاشق واقعی به غیر نطر نمیکند. |
|
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |