مامان از چهارشنبه با دوستاش رفته مشهد مقدس با همون اکیپی که پارسال رفتیم خدا رو کر دوستای خوبین با هم بهشون خوش میگذره از همه مریض احوالتر مامان و خاله بزرگه منن اما همه هوای اینها رو هم دارن تو مسافرتاشوناز بابت مامان خیالم راحته آماااااااااا هفته پیش محمد یه سرماخوردگیه افتضاح داشت شبی که مامان میخواست بره بابا هم گرفته بود از فرداش هم که ما اونجا بودیم آقای عزیز هم گرفت یعنی من موندم و سه تا آقای مریض که خیلییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییییی هم جیزشون اوف شده بهونه گیر و خولاصه هرچی بگم کم گفتم آقای عزیز که شنبه رو هم استعلاجی گرفت موند خونه منه بیچاره هر روز از سرکار میرم خونه مامان اینا تا ساعت ۱۲ شب میایم خونه وقتی میرسم خونه رسما رو به موتم سه روزه خودم هم بدن درد شدید دارم گلوم هم درد میکنه اما هی قرص سرما خوردگی و لیمو شیرین و لیمو ترش و عسل و قرقره آب نمک یعنی هرچی فکرم کار کرده انجام دادم که مریض نشم همش هم به خودم نهیب میزنم که حق نداری مریض شی تا مامان بیاد که خونشو و شوشو و پسرشو بدم دستش اونوقت با خیال راحت مریضیم عود کنه که امیدوارم اینطور نشه انشاالله
وقتی میرم خونه مامان اینا جاش خالیه رو مبلش اونقدر دلم تنگ میشه که خدا میدونه و بس
خدای مهربان سایه همه پدر مادرها رو بر سر هممون حفظ کنه و اونهایی رو هم که ازدنیا رفن قرین رحمت الهی کنه آمین
امروز تولد مرد جوان خانواده ماست یعنی برادرم وارد ۲۳ سالگیش شده قربونت برم من تولدت مبارک داداشی مهربون خودمیییییییییییییییییییییییییییییییییییی دوستت دارم میلیونتا انشاالله صد سال عمر با عزت و سربلندی و موفقیت داشته باشی عزیزکم
اوه اوه
وای بنده خدا چی داری می کشی از دست این مریضا
برای دعای قشنگت آمین
سمیه جان خسته نباشی از مریض داری ایشالله که بابا و داداش و شوشو هر سه تا زود خوب میشن خودت هم اصلا مریض نمیشی .
تولد داداشت مبارک باشه و خدا سایه پدر و مادرت رو همیشه بالاسرت حفظ کنه
امین برای دعای قشنگت