زنی از جنس حریر

روزگاری دور دختری بود شاد و سرحال از انرژی حالا همون دختر مینوسد از روزگارش و روزانه هاش با دید زنی آروم و شیرین ولی....

زنی از جنس حریر

روزگاری دور دختری بود شاد و سرحال از انرژی حالا همون دختر مینوسد از روزگارش و روزانه هاش با دید زنی آروم و شیرین ولی....

11ماهگی فرشته خونمون

امروز پریای ما وارد 12ماهگی شدبسلامتی انشاالله وارد120سالگی بشیشقمممممممممممممممممممممممممممم     دقیقا 6 خرداد ماه سومین دندون پرنسسمون نمایان شد و بعد از اون سه تای دیگه هم دراومدن الان نی نی من 6 تا مروارید خوشگل داره عزیز دلم دقیقا تو 25 خرداد اولین قدمهای کوچیکش رو برداشت و سه قدم راه رفت و از ته دل ما رو خوشحال کرد عزیزم قدمهایت استوار باشه که با هر قدمت این قلب منه که میلرزه مه مبادا آسیبی ببینی الان تقریبا 8 تا 9 تا قدم بر میداره تو 27 خرداد اولین کلمه اش رو گفت و من و باباش و قرین شادی کرد اونهم بابا بود امروز هم ماما زو بهش اضافه کرد که از صبح با هر بار گفتنش میخوام بخورمش یه وقتایی خیلی بی اشتها میشه و کلا یهانه گیر میشه و شدیدا میچسبه به من اصلا یک لحظه هم نمیتونم بزارم زمین گوله گوله اشک میریزه اگه زمین بزارمش بشدت به کنترل تی وی تلفن خونه علاقمنده و البته با مگس کش و خار خارک مامان یه وقتهایی علیرغم تمام مراقبتام زمین میخوره واییییییییییییییییییییییییییی یعنی من میمیرم و زنده میشم با خوندن بابام که ناری ناری رو براش میخونه نانای میکنه و ما غش میکنیم از خنده بد جوری موهای مامان مهری رو میکنه جدیدا هم دوست داره منو گاز بگیره خلاصه که روزهام پره از عشق و عشق و عشق خدایا شکرت فقط و فقط به خودت میسپارمش هم پرنسس خودم رو هم همه نی نی های دنیا رو

درست شب تولدم ماشینم و دزد برد یعنی دقیقا جلوی در خونه بردنش به همین راحتی خیلی حالم گرفته شد هرچه قدر بقیه سعی کردن فضا رو تغییر بدن نمیشد برام یه تولد خانوادگی گرفتن کلی سورپرایزم کردن خیلی هم ازشون ممنونم اما کلا حالم گرفته شده بود بعد از اعلام سرقت و این کارا یه روز بعدش رفتیم اداره آگاهی تهران بزرگ همین که اومد بزنه تو شبکه کشوری گفت دیشب پیدا شده یعنی شوکه شدیم با بابا الان ماشین دم دره و حتی کادویی که توش بود و حتی پولاش و هیچیش و دست نزده بودن خدا رو شکر سالم برگشت خداروشکر


امروز 4 روزه که وارد 31 سالگی شدم حس جالبی دارم 

خیلی تغییر کردم خیلی هم خوب هم بد دوست دارم اون قسمتای بدش رو خوب کنم دوست دارم خیلی مامان خوبی باشم به دوست باشم واسه دخترم همونطور که مامانم واسه من بوده


خدایا لحظات خوش مادر بودن رو قسمت همه اونهایی که لیافتش رو دارن بچشون الهی آمین

نظرات 2 + ارسال نظر
مامان دیبا و پرند شنبه 8 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 06:29 ب.ظ

سلام دوستم
عزیز دلم. قدمهاش استوار باشه. شیرین زبون ما.

مریم و محسن یکشنبه 23 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:59 ب.ظ

من حسابی درکت می کنم سمیه جان
منم مثل تو درگیرم با پسرک

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد