-
710روه عزیزتر از جانم
سهشنبه 10 تیرماه سال 1393 12:41
احساس میکنم چقدر دور شدم از فضای وبلاگ نویسی دلم برای نوشتنهام تنگ شده ماه رمضان مبارک برای همه خوشی و سلامتی و برکت و آرامش رو از یگانه خالق مهربانم آرزو میکنم خدای خوب و مهربونم شکرت که هستی شکرت که دارمت شکرت که فرزند سالم و مهربان و شیرینی دارم شکرت که تک تک لحظه هام هر چقدر هم شکرت کنم بخاطر لمس حس ارامش بواسطه...
-
کلمات جدید
شنبه 17 اسفندماه سال 1392 08:40
سلام علیکم یا به قول پریا ننام اونقدر این روزها قشنگ و شیرین داره میگذره که هر لحظه اش را هم سپاس خدای مهربان روبگم کمه. دختر قشنگ اونقدر کارای شیرین و جدید انجام میده اونقدر کلمات زیبا بکار میبره که عاشقشم خدای خوبم شکرت که این نعمت رو بهمون ارزانی داشتی دختر گلم اولین جمله اش رو توی یک سال و هفت ماهگیش بکار برد...
-
عمو زنجیر باف
شنبه 23 آذرماه سال 1392 11:03
دخترک نازنین من این روزها اونقدر شیرین شده که دلم براش غنج میره والبته هزار ماشاالله بسیار شیطون یعنی رسما مامان بنده خدا تا من از سر کار برسم خونه دیگه هیچ انرژی نداره یکی از علاقمندیهای پریا خانوم ما رفتن روی مبلاست و جدیدا هم از تخت ما میاد بالا یعنی روتختی رو میگیره میکشه و خودشو میکشه بالا از مبل تخت شو مامان...
-
دختر 480 روزه من
چهارشنبه 29 آبانماه سال 1392 09:52
عشق کوچولوی زندگیه من این روزها تمام لحظه لحظه های عمرم و درگیره خودش کرده اونقدر از وجودش عشق میگیرم اونقدر خدای مهربان رو شاکرم که گل قشنگی مثل پریای نازم بهم داده اونقدر شاکر این لطف الهی هستم که اندازه نداره دنیا دنیا رو براش زیبا و شاد و تندرست میخوام. ای مهربانترین مهربانان عالم شکرت پرنسس کوچولوی خونه ما این...
-
حس قشنگ دیشب من
دوشنبه 29 مهرماه سال 1392 13:52
چند روزه که پریای قشنگ تا دستشو دورم نندازه نمیخوابه یعنی یه جورایی انگار میخواد از بودنم مطمئن بشه هرچی زمان میگذره انگار بیشتر منتوجه نبودن چند ساعتم میشه بیشتر هم بهم وابسته شدم تو خونه از زمانی که میرسم اصلا از بغلم پایین نمیاد ولی شبا شیر که میخوره پشتشو میکنه به من میخوابه دیشب دیگه اومد تو بغلم تا خود صبح تو...
-
برگشت به کار
چهارشنبه 10 مهرماه سال 1392 14:10
دقیقا از اول مهر برگشتم سر کارم بگذریم اونقدر اذیتم کردند متاسفانه اونقدر با ناراحتی سه روز اول رو گذروندم که خدا میدونه ولی فقط و فقط با یاد اینکه خدای مهربون کنارمه آروم میشدم بعضی از آدمها واقعا بیمار برای آزار دادن دیگران هنوز هم البته ادامه داره اما یه جورایی شرایط بهتر از هفته پیش شده همه اینها به کنار برام اصلا...
-
تولد یکسالگی
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1392 14:49
خیلی وقته میخوام بیام بنویسم اما اصلا فرصت نمیکنم الان که اینجا نشستم بابایی داره پریا رو میخوابونه منم سرما خوردم بددددددد تولد پریامو 24 مرداد گرفتیم دقیقا 19 روز بعد از تاریخ تولدش خوب بود همه چی اونجور که میخواستم بود پدر مادر و خواهر آقای عزیز صبح همون روز از مشهد اومدن خونمون تا شب در کنارمون باشن یکی از عمه ها...
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 20 مردادماه سال 1392 01:16
عید سعید فطر مبارک
-
یک سالگی فرشته خونمون
دوشنبه 7 مردادماه سال 1392 00:51
خدایا هزاران هزاران مرتبه شکرت را هم که بگویم کمه که چنین موهبتی رو قسمت ما کردی خدایا زیباترین هدیه زندگی من وجود پریای فشنگه که حتی بو کردنش هم برام عشقه فرشته اسمونی خونه ما یک سالگیت مبارک باشه عزیز دلم هنوز باورم نمیشه که 365 روز رو باتو بودم با تو بیدار شدم با تو نفس کشیدم با تو دیدم باتو گریه کردم هر بار که پای...
-
ماه رحمت ماه نزول برکت ناه میهمانی خدای مهربان مبارک
چهارشنبه 19 تیرماه سال 1392 02:44
الان ساعت 2:30 نیمه شب اول ماه مبارکه و من دوست داشتم بیدار باشم برای همسری سحری آماده کنم که البته بخاطز پریا خانوم در دو مرحله آماده شد اما خوبیش اینه که برنجش برای سحری تازه دمه. دلم میخواست امشب و بیدار باشم تا سحر امسال دومین سالیه که نمیتونم روزه بگیرم چون به دخملی شیر میدم نمیدونستم اینقدر دلم برای این ماه تنگ...
-
11ماهگی فرشته خونمون
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 01:35
امروز پریای ما وارد 12ماهگی شدبسلامتی انشاالله وارد120سالگی بشیشقمممممممممممممممممممممممممممم دقیقا 6 خرداد ماه سومین دندون پرنسسمون نمایان شد و بعد از اون سه تای دیگه هم دراومدن الان نی نی من 6 تا مروارید خوشگل داره عزیز دلم دقیقا تو 25 خرداد اولین قدمهای کوچیکش رو برداشت و سه قدم راه رفت و از ته دل ما رو خوشحال کرد...
-
یا علی
جمعه 3 خردادماه سال 1392 02:01
خدایا به نام نامی مولامون سایه همه پدر ها و همسرهای مهربان رو بر سر خانوادهانشون حقظ کن بابایی من میدونی که دنیا رو به پشتوانه تو میتونم زیر رو رو کنم روزت مبارک همسرم برات تن سالم و موفقیت و لب خندان رو از خدای مهربان میخوام سایه هر دوتون مستدام
-
نه ماهگیه دردانه قلبمون
جمعه 6 اردیبهشتماه سال 1392 01:03
امروز دخمل گلمون نه ماهش بسلامتی تموم شد و وارد ده ماهگی شده براش یه کیک شکل کفشدوزک گرفتیم و با مامان اینا و دایی براش یه جشن کوچولو گرفتیم عزیز دلم نود سالگیت رو جشن بگیری/ هفته پیش مهمان داشتم برای ناهار دو تا از دوستان دوران دانشجوییمون بودن که با هم در ارتباطیم یکیشون دخترش دوم دبستانه اونیکی خدای مهربان یه پسر...
-
سال نو و اولین دندون فرشته آسمونیمون
جمعه 9 فروردینماه سال 1392 00:51
عید بر همه میارک ایام همه نوروز بر لب همه لبخند و سلامتی بر جسم و آرامش را بر جان همه میخواهم امیدوارم این سال روزهایییییییییییییییی خیلی خوبی برای همه آدمها باشه و به آرزوهاشون برسن دخمل ما اولین جمع سه نفره سفره هفت سینمون رو امسال رقم زد و همیشه و همیشه ما رو شاکر یگانه خالق هستی کرد که چنین فرشته آسمونی و بهمون...
-
پرنسس هفت ماهه ما
سهشنبه 8 اسفندماه سال 1391 23:32
خدایا شکرت به خاطر تمام لحظات قشنگی که داریم تجربه میکنم اونقدر زمان تند تند میگذره که الان باورم نمیشه این فرشته کوچولویی که وقتی یک لحظه دیر بغلش میکنم کاملا با طرز نگاه کردن و روی دستم زدنهاش بهم میفهمونه که منظورش منم و عصبانی شده همون فرشته کوچولویی هست که اولین بار دیدمش اونقدررررر نیازمند . خدایای شکرت به همه...
-
180روزگی پرنسس آسمونی ما
شنبه 7 بهمنماه سال 1391 20:47
خدایا ای مهربانترین مهربانان شکرت که ما رو زیبنده کردی به نام پدر و مادر و چنین فرشته آسمونی رو به ما بخشیدی پروردگارم شکرت اگر تمامی لحظات زندگیم رو هم به سپاست بگذارنم باز هم هیچ است. پریای قشنگ 5 بهمن ماه شش ماهه شد مثل هر ماه براش کیک ماهگردش رو گرفتیم و عصرش هم قرار آتلیه داشتیم براش که بردیمش اولش همه چی براش...
-
شروع غذای کمکی
سهشنبه 26 دیماه سال 1391 23:17
چقدر زمان زود میگذره الان که به پرنسس کوچولوم نگاه میکنم باورم نمیشه این کوچولو همون نوزاد مثل برگ گلی هست که تا نگاهم بهش افتاد دلم برای در آغوش گرفتنش ضعف کرد دلم میخواد پریارو همینطوری تو بغلم نگه دارم که سیر ولبریز بشم از عطر بهشتیه که داره چون مطمئنم زمان اونقدر داره تند تند قدم بر میداره که دلم برای این لحظه هاش...
-
خدایا دستانم را رها مکن
پنجشنبه 21 دیماه سال 1391 19:25
این روزها خیلی التماس دعا یکبار که تونستم برم عیادت مامان خیلیییییییییییییییی نی نی های کوچولو حتی چند روزه تو بیمارستان بودن که دچار نقص مادرزادی یا در رفتگی تو لگن و کتف و .... بودن خیلی درد بودن دیدن درد کشیدن این فرشته های آسمونی بار الها همه مریضها رو خودت تو این شبهای عزیز شفا بده بویزه این کوچولوها رو و همینطور...
-
خدایا شکر ت
چهارشنبه 13 دیماه سال 1391 23:54
الهی شکرت که عمل مامان گلم با موفقیت انجام شد همه مریضها رو شفا بده مادر من رو هم همینطور خدارو شکر عمل مامان خوب بود اما درد بعدش خیلی زیاده البته امروز کمی بهتر شده خدا کنه بتونه کم کم راه بره انشاالله اینروزا کارم زیاده پریای عسلم که از صبح که بیدار میشه یکسره میگه با من حرف بزن بازی کن و کتاب بخون یعنی کلا سرم...
-
دعا
دوشنبه 11 دیماه سال 1391 22:59
مامان گل تر از گلم فردا عمل جراحی داره خواهش میکنم برای سلامتی همه مریضها و همینطور مامان مهربون من دعا کنید الهی فقط و فقط خودت
-
عکسای پریای قشنگم
پنجشنبه 7 دیماه سال 1391 23:48
این عکس یکروزگی پریای ماست عکس دوم هم 3 متهگی پرنسس کوچولومونه دو روز پیش 5 ماهگیه پرنسسم بود که بردمش دکتر و گوشاشم سوراخ کردیم یه گوشواره نگین سرخ انداختیم گوشش البته پروسه سوراخ کردن گوشش اونقئذ برای من دردناک بود چون پریا بشدت گریه میکرد و البته بیشتر از این ترسیده بود که باید سرشو محکم میگرفتم بعد هم بسختی اروم...
-
عید غدیر مبارک
دوشنبه 15 آبانماه سال 1391 18:54
عید غدیر مبارک با اینکه شبها از شدت کمر درد چندین بار تا صبح از خواب بیدار میشم اذیت میشم با اینکه از دوران بارداری دست دردم مونده و شدت هم پیدا کرده با اینکه حتی فرصت نمکنم ابروامو تمییز کنم و گاهی با واکنش آقای عزیز مواجه میشم با اینکه بخاطر پریا مجبور شدم به محل قبلیمون برگردم یعنی طبقه بالای خونه بابا اینا داریم...
-
شیرین ترین شیرینی دنیا
پنجشنبه 23 شهریورماه سال 1391 01:08
اونقدر زمان کم میارم که نمیفهمم کی روز میشه کی شب اونقدر کم خوابی دارم که هرکی منو میبینه کاملا فکر میکنه مریضم حتی دکتر پریا بیشتر نگران من شده بود از رنگ و روی پریدم ترسیده بود آآآآآآآآآآآآآآما لحظه ای از این لحظات رو با تمام دنیا عوض نمیکنه امروز دخترم 49 روزه شده و هر روز یه شکل میشه بیشتر شبیه باباش شده و مامان...
-
قدمت مبارک عزیزترینم
جمعه 13 مردادماه سال 1391 23:07
خدایا میلیاردها میلیاردها مرتبه شکرت هرچه قدر شکرت کنم کم کرده ام الهی به همه اونهایی که آرزوی بچه دار شدن دارن این لذت رو بچشان آمین عشقم عمرم زندگیم در تاریخ 5/5/1391 در ساعت 8:10 صبح روز پنجشنبه دیده به دنیا گشود دیدگانت همیشه نورانی و خندان باشه عمرم همه زندگیم عوض شده هیچ رقمه نمیتونم توصیف کنم اما وقتی بهش نگاه...
-
تنها 1 روز
سهشنبه 3 مردادماه سال 1391 18:41
فقط یک روز مونده به اینکه نی نی رو ببینم باورم نمیشه به این زودی گذشت یعنی تمام وجودم بی قرار دیدن نی نی هست انشاالله با توکل به خدای مهربان پنجشنبه 5/5/1391 نی نی به دنیا میاد نوبتم برای بیمارستان اولین نفر هست یعنی باید 6 صبح بیمارستان باشم این دو هفته شرایط سختی داشتم آزمایش دادم برای اینکه ورمم خیلی زیاد بود آز...
-
آخرین سونو
شنبه 24 تیرماه سال 1391 09:42
آخرین سونو رو دکترم جهارشنبه انجام داد خدا رو شکر همه چی مرتب بود اما من امیدوارم نی نی بیشتر وزن بگیره اما دکتر راضی بود هر کاری میکنم ورمم کمتر نمیشه واسه همین دکتر برام آزمایش ادارا 24 ساعته نوشته چقدرم سخته بنظرممممممممممممم پنجشنبه نامزدی پسر داییم بود آخی چقدر آقاجون و مادرجون آرزوی دیدن این روزها رو داشتن اما...
-
دندون درد
دوشنبه 12 تیرماه سال 1391 13:11
دوهفته پیش چکاپ داشتم اما شبش هم خیلی ورم کرده بودم کم نمیشد این ورمه که آخه معمولا از سرکار که میومدم و استراحت میکردم ورمم کمتر میشد اما هر چی استراحت کردم انگار نه انگار صبح رفتم دکتر گفت فشارت خدا روشکر بالا نیست اما دیگه باید استراحت کنی یه هفته بهم استعلاجی داد آقا تو این هفته استعلاجی چنان دندون دردی کشیدم که...
-
هفته ۳۲ و عروسی
سهشنبه 30 خردادماه سال 1391 13:35
این هفته تو ۳۲ هفته هستم احتساب هفته هام رو یک هفته اشتباه کرده بودم اما هرچی زمان میگذره بیشتر احساس سنگینی میکنم حتی بلند شدن و نشستنم خیلی برام سخت شده تلاشم اینه که تا نیمه تیر ماه بیام اداره بعدش دیگه برم مرخصی انشاالله تا ببینیم خدای مهربان قدرتش رو بده بتونیم بیایم دوتاییمون هم من هم فرشته آسمونیم. پریروز عروسی...
-
هفته ۳1
سهشنبه 16 خردادماه سال 1391 13:20
الان که دارم به هفته شمار بارداریم نگاه میکنم باورم نمیشه که 31 امین هفته رو دارم میگذرونم یه موقعهایی تکونهای نی نی رو باورم نمیشه یعنی یه حس خیلی خیلی خاصی دارم اینکه خدای مهربان یه موجود زنده ای رو به نام انسان داره درونم میپرورونه برام شگفت انگیزترین مسئله زندگیم شده بهش خیلی خیلی دلبستم دوست دارم بدونم الان تو چه...
-
تخت و کمد نی نی
یکشنبه 24 اردیبهشتماه سال 1391 14:39
روز مادر بر همه مادرای مهربون دنیا همینطور مامان گل خودم که عاشقشم رو تبریک میگم همینطور به همه بانوان عزیز. ورم میکنم شدید ولی پاهام خیلی بیشتر، پای راستم دیگه خیلی بیشتر. هفته پیش رفتم چکاپ ماهانه صدای قلب نی نی رو شنیدم کلی لذت بردم اما دکترم کلی منو ترسوند گفت خطرناکه شدید با این وضع پاهام یه آز داد برای اینکه...