زنی از جنس حریر

روزگاری دور دختری بود شاد و سرحال از انرژی حالا همون دختر مینوسد از روزگارش و روزانه هاش با دید زنی آروم و شیرین ولی....

زنی از جنس حریر

روزگاری دور دختری بود شاد و سرحال از انرژی حالا همون دختر مینوسد از روزگارش و روزانه هاش با دید زنی آروم و شیرین ولی....

خدایا شکر ت


الهی شکرت که عمل مامان گلم با موفقیت انجام شد همه مریضها رو شفا بده  مادر من رو هم همینطور 

خدارو  شکر عمل مامان خوب بود اما درد بعدش خیلی زیاده البته امروز کمی بهتر شده خدا کنه بتونه کم کم راه بره انشاالله

اینروزا کارم زیاده پریای عسلم که از صبح که بیدار میشه یکسره میگه با من حرف بزن بازی کن و کتاب بخون یعنی کلا سرم باهاش گرمه و اعتراف میکنه لذت بخش ترین سرگرمی دنیاست برام راستش حتی زیاد فرصت نمیکنم به خودم برسم

دخترم از خودش صداهای جالبی در میاره تا نصفه غلط میزنه بشدت مشغول خوردن انگشتاشه تا حدی که صدای ملچ ملوچش اساسی در میاد وقتی تو صندلی  غذاش مینشونمش که کنار ما باشه وفتی میخوایم غذا بخوریم اونقدر زبونش و به  لباش میماله و به دهن ما و غذا هامون نگاه میکنه که واقعا کوفت آدم میشه 

تایم خواب پریا کمی بهتر شده خدا رو شکر آخه از یکماهگی به بعدش خیلی خوب میخوابید اما تو 5 ماهگیش پدر من در اومد گاهی نیم ساعت به نبم ساعت بیدار میشد اما خدار و شکر الان بهتر شده یه وقتایی صبحها احساس میکردم موهام سیخ شده دیگه از بی خوابی 

دختر گلم بشدت به تلفن علاقمند شده با کنجکاوی زیاد به همه چی نگاه میکنه بشدت علاقه داره روزنامه رو پاره کنه و تقریبا تیکه تیکش میکنه


یه وسیله خیلی خوبی که ما خریدیم گهواره بود پریا خیلی خوب توش می خوابه خدار وشکر

راستی من بعد از زایمانم پاهام خیلی درد گرفته همینطوری هم وزنی کم نکردم فقط 4 کیلو بعد از عمل کم شد نمیدونم بزارم بعد 6 ماهگی پریا که به غذا افتاد برم دکتر تغذیه یا بعد از یکسالگیش


خدایا همه نی نی ها رو خودت حفظ کن پرنسس ما رو هم همینطور انشاالله

همه مریضها رو هم خودت شفا بده مامان گلم رو هم همینطور   انشاالله

دامن همه زنهای منتظر هم انشالله سبز بشه با یه فرشته سالم و صالح   انشاالله

دعا



مامان گل تر از گلم فردا عمل جراحی داره خواهش میکنم برای سلامتی همه مریضها  و همینطور مامان مهربون من دعا کنید


الهی فقط  و فقط خودت

عکسای پریای قشنگم




این عکس یکروزگی پریای ماست

عکس دوم هم 3 متهگی پرنسس کوچولومونه

دو روز پیش 5 ماهگیه پرنسسم بود که بردمش دکتر و گوشاشم سوراخ کردیم یه گوشواره نگین سرخ انداختیم گوشش البته پروسه سوراخ کردن گوشش اونقئذ برای من دردناک بود چون پریا بشدت گریه میکرد و البته بیشتر از این ترسیده بود که باید سرشو محکم میگرفتم بعد هم بسختی اروم شد اما بهرحال  تموم شد  بعد هم با آقای عزیز رفتیم مثل هر ماه براش کیک ماعگردشو گرفتیم آوردیم خونه

ما تقریبا 1 ماه میشه که جابجا دشیم اومدیم منزل  پدرم طبقه دوم ساکن شدیم چون هم مامان عمل جراحی پروتز زانو داره این هفته و هم اینکه من بخ.ام برگردم سرکار برای پریا اینطوری راحت تر بود البته رفتم مرخصی بدون حقوقو گرفتم تا یکسال یعنی زمانیکه انشاالله پرنسسم یکسال و هشت ماهه بشه من برمیگردم سرکار هیچ جوری دلم نیومد از شش ماهگیش بزارمشو برم اصلا نتونستم با خودم کناربیام  توکل بخدای مهربان

این جابجایی خیلی سخت بود با بچه کوچیک البته دوتا خانوم بودن که کمکم میکردن اما بازم باید خودم کاملا بالاسرشون میبودم که جای هر چیزی رو مشخص کنم که بعدا دنبالش نگردم

پریای من این روزا خیلی شیطون شده سعی میکنه باهامون ارتباط برقرار کنه با کلمات نامفهوم اما همینم خیلی خوبه اصلا دوست نداره رو شکم بخوابه مطلقا بدش میاد  اما دوست داره بشینه یعنی از دوماهگیش بیشتر دوست داشت تو بغلمون بشینه الان هم که رو مبل تکیه میده و ماشالله میشینه وقتی براش میرقصم اونقدر با دقت به حرکات دستای من نگاه میکنه و گاهی دست و پا هم میزنه برام  هر هفته باید ناخنهاشو بگیرم چون بشذت عاشقه اینه که چنگ بندازه یعنی دستایمن که زخم میشن عینه خودمه منم وقتی ناخنام بلند باشه ناخودآگاه دوست دارم چنگ بگیرم بیشتر از همه آقای عزیز رو حالا پرنسسم با خودم این کارو میکنه 

بسیاررررررررررررررررررر اهل تلویزیونه و صدای گوگوش تا آهنگ تبلیغ کنسرت گوگوش از کانال جم پخش میشه سرشو سریع بر میگردونه پلکم  نمیزنه 

عاشق پدرمه  بیشتر از همه با بابای خودم اخت شده و تو بغل ایشون آروم میشه اما وحشتناک هم به خودم وابستست اصلا بغل کسی نمیمونه مگر بابای خودم حتی بغل آقای عزیز هم زیاد نمیمونه بیشتر دوست داره تو بغل خودم باشه عاشقتم کوچولووووووووووووووووووووو

کپی برابر اصل نوزادیهای خودمه یعنی عکس وزادی خودم و پریا فرقی نداره با این تفاوت که من یه درجه سفید تر هستم و بورتر والا چشم وابرو و دماغ و دهن و کلا صورتش مثل خودم اما رن چشمام به آقای عزیز رفته عاشقتونم پدر و دختر

این روزها بهاریترین روزها رو میگذرونم

خدا همه بچه ها رو حفظ کنه با سلامتی پرنسس ما رو هم همینطور